.....
فونت دستنویس جدید یادگار

فراخوان طراحی جلد صدمین شماره نشریهٔ تندیس

این فراخوان یک داستانی شد اون موقع که بیا و ببین! دو هفته‌‌نامهٔ تندیس تصمیم گرفت که طراحی ۱۰۰مین شماره‌شو بذاره واسه فراخوان. ملت همه شرکت کردن و من هم یه دو تا طرحی فرستادم. یادتونه که؟ گیر داده بودم به فراخوان‌ها اون سالها 🙂 یکی از داورا یا هیات انتخاب یا یه چیز دیگه هم رضا عابدینی بود اگه اشتباه نکنم. خلاصه بعد از اعلام نتایج نهایی و معرفی طرح و طراح برگزیده، ماجراهایی اتفاق افتاد که در یک نوشتاری مفصل راجع بهش نوشتم. اما در همین حد بدونین که تو سایت‌های خبری اون موقع مثل رسم گرافیک، اعتراض‌ها زیاد بود و همه عصبانی از لوس‌بازی‌ای که آقایان تندیسی کرده بودن. حالا اینجا این مقالهٔ من رو بخونین بیشتر متوجه می‌شین. 🙂

گفتم که ۲ کار فرستادم مگه نه؟ تو اولی این شعر یا نظم یا هر چی که هست رو انتخاب کردم به مناسبت صدمین شماره و طرح هم انگار یه خواننده یا حتی یه نویسندهٔ تندیس، مثلن داره به شماره ۱۰۰ که با فونت بزرگ هم زدم، نگاه می‌کنه. هر دوی این فونتها طراحی خودم بودن و یکی‌شون رو می‌تونین اینجا دانلود کنین. آها شعر یادم رفت: «ما و ما و نصف ما و نیمه‌ای از نصف ما، گر تو هم با ما شوی، ما جملگی صد می‌شویم.» دیگه توضیح بیشتری نداره این جز اینکه فضای کار به اصطلاح چِرک یا همون Grunge هست 🙂

شهاب سیاوش - طرح جلد شماره ۱۰۰ نشریهٔ تندیس

اینم ببین »»  تایپوگرافی‌هایی در شناسایی قابلیت‌های الفبای ارمنی

دومی هم همون فضا رو داره، البته یه کم بیشتر. تو هر دو تا کار از براش فوتوشاپ و از این داستان‌ها استفاده کرده بودم. دومی در واقع یه عکسی بود از شاتراستوک یا همچین چیزی که روش کار کردم و پایینش نوشتم: «صدمین شماره، شروعی دوباره» که خب در واقع یه طعنه‌ای بود به انتقاداتی که به فضای باندی و محفلی تندیس تو اون سالها، وارد بود. که یعنی آقاجان بیا از این شماره به بعد آدمیزاد شو و از حلقه‌ و حبابی که دورت ساختی و بیرونش رو نمی‌بینی، بیا بیرون! عکس در واقع یک کلیدی هست که دو تا سوراخ داره و علاوه بر درب و داغون بودن که بر می‌گشت به حال و روز تندیس، دو تا ۰ رو نشون میده و دکمه‌ش که من قرمزش کردم هم نمادی از ۱ هست که همه با هم می‌شن چی؟ چی؟ ۱۰۰ 🙂

شهاب سیاوش - طرح جلد شماره ۱۰۰ نشریهٔ تندیس

اینم ببین »»  ولی پادشاه که هیچی تنش نیست!

فونت متن و تیتر آستانه