این فراخوان هم در سالهای ۱۳۸۸ یا همون 2009 منتشر شده بود و اسمش «پوستر برای فردا» بود. برای این فراخوان کلی پوستر فرستاده بودم که البته الان خیلیاشون رو نگاه میکنم، میگم اینا چی بودن! 😀 البته یه دلیلش اینه که من الان دارم این پست رو در سال ۱۳۹۶ مینویسم و باید بگم که سال فراخوان در واقع میشه حدود ۸ سال پیش! باورکردنی نیست! خلاصه زبان انگلیسی و اصطلاحات و اینها خوب نبود و وارد نبودیم به اصطلاح.
اما به هر حال اینهایی که اینجا گذاشتم بهترینهاشون هستن و مشکلی ندارن تا جایی که بعدتر در سال ۹۰، این ۳ پوستر رو تو نمایشگاه انفرادیم تو خانهٔ هنرمندان ایران به دیوار زدم! پوسترها همه تم «سبز» دارن و دربارهٔ آیندهای که شاید روزی بهتر بشه میگن. (بشنو و باور نکن!)
پوستر اول یک عدد طوطی سفیده با تاج سرخ رو زمینهٔ سبز و این متن رو در خودش داره: «وقتی مردم صحبت میکنن، سیاستمدارها باید گوش بدن!» که از شعارهای خود فراخوان بود. در دومی یه شعر از یه ترانهٔ فارسی رو به انگلیسی ترجمه کرده بودم که بود: «درختا باز قد میکشن، حتا تو سایهٔ تبر» که در یک حباب گفتگو آوردمش. سومی هم که شعار اصلی فراخوان درش استفاده شده بود. این شعار در انگلیسی به این صورت بود: «The pen is mightier than the sword» که ترجمهش میشه: «قدرت قلم از شمشیر بیشتره». من دو کلمهٔ «بِکِش» که مرتبط میشه با «قلم» و «نَکُش» که ارتباط داره با «شمشیر» رو روی هم نوشتم. یعنی در واقع یک کلمه بود که هر دو معنا رو میداد و یه جورایی پیشنهاد میداد به بیننده که به جای «کُشتن» بهتره یه چیزی «بِکِشی»! همون طور که اون جمله دو مفهوم رو کنار هم آورده بود و میگفت که قلم قویتره از شمشیر، این پوستر هم داشت همون رو نشون میداد، با اضافه کردن این نکتهٔ مهم که میشه از قلم برای «هنر» هم استفاده کرد و با شنیدن اون جمله لازم نیست حتمن به فکر «نوشتن» بیفتیم. پیچیده شد نه؟ 😉